خلاصه کتاب:
برسام پسری خوشگذرون و دختر باز که از دوست نامزد پسرخاله اش خوشش میاد ولی اتوسا مثل دخترای دیگه نیست که بهش پا بده و همین باعث میشه که برای به دست اوردنش دست به هر کاری بزنه حتی …
خلاصه کتاب:
هلما آرامی، دختر جوانیست که به عنوان روانشناس همراه کاروان ایران عازم مسابقات المپیک میشود… و طوفان دادمهر، شناگر جذاب و معروفی که پس از دو سال محرومیت به دلیل ضرب و شتم شدید یکی از غریق نجاتها، همراه کاروان ایران به مسابقات المپیک میرود و درست یک روز قبل از مسابقه با هلما روبرو میشود… دختر روانشناسی که اختلال روانی وحشتناکی را در طوفان پیدا میکند… سایکوپت!”
خلاصه کتاب:
شخصیت مرد این رمان گذشته مجهولی داره که با پرونده گذشته دلارام توی هم پیچ می خوره طوری که کم کم این دو پرونده به صورت باور نکردنی از یه جایی بهم مربوط میشه و در اخر طبق معمول دلارام کنجکاو ما موفق به کشف همه چی میشه طوری که هم میتونه پرونده دادگاهی خودشو حل کنه هم پرونده دادگاهی نکیسارو…
خلاصه کتاب:
تصمیمم را گرفته بودم! کنارش ایستادم و به او نگاه کردم. انگشتانم دستانش را لمس کردند و صورتم را به او نزدیک کردم. بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع که فهمیدم این پسر با کسی ارتباط داشته که…! باورش نداشتم این حقیقت تلخ را اما… حالا من هم مثل خودشان بازی میکردم! فکر نمیکردم ارتباط با تو انقدر از نزدیک خوب باشه! انقدر نزدیک و دور از اون تماسای تصویری و چتهامون!
خلاصه کتاب:
تیام دختر ۱۱سالهای که بعد از اولین نشانههای بلوغ به خواسته پدربزرگش مجبور به ازدواج با پسرعموی ۳۱ سالهاش عماد میشه! عماد که مردی بلندقامت و خوش چهره است که به تازگی خانِ روستا شده و دلباختهی یکی از دخترهای روستا بوده و از تیام عمیقا تنفر داره تیامِ ۱۱ ساله رو مجبور میکنه تا به بدترین روش تمکین کنه! تا اینکه “کیان، خانِ دهِ بالا از راه میرسه و با نگاهِ اول عاشقِ تیام میشه… تیامی که در چنگال عماد اسیر شده!
خلاصه کتاب:
لیلی اریایی دختر افسارگسیخته و سرکشی که شونزده ساله زمونه بدترین بازی ها رو براش رقم زده تبدیل به یاغی غیر قابل کنترل شده… درست شبی که با دوست صمیمیش تو یکی از مهمونی های شبانه ست اتفاقی میفته که زندگی لیلی رو برای همیشه عوض می کنه… چشم کهربایی قصه، با عطر مریمش، ایمان و صبر یک مرد رو به چالشی از جنس عشق دعوت می کنه…
خلاصه کتاب:
هفت روزِ غمگین، روایت روزهای تلخی از زندگیِ رَستا هست که درست یک هفته مونده به اولین سالگرد ازدواجش، متوجه خیانتی بزرگ از جانب همسرش اشکان میشه خیانتی عجیب و غیر قابل باور که زندگیِ عاشقانهی این دو نفر رو تا پای جدایی میکشونه… موضوع و روایتی متفاوت و پرطرفدار، از شقایق لامعی کاری کرده که با خوندن فقط چند پارت ابتدایی، جذب این داستان بشین…
خلاصه کتاب:
هانیه که دانشجوی رشتهی ادبیاته از سال اول دانشگاه در برابر اصرار خانواده مبنی بر ازدواج و دیدن خواستگارا مقاومت کرده، تا اینکه بحث خواستگاری حامی پسرعمهاش که تا اون زمان به دلیل خطرناک بودن شغلش از ازدواج سر باز میزد مطرح میشه. هانیه میفهمه که نسبت به حامی یک حس هایی داره. تصمیم میگیره جواب مثبت بده که با خواستهی حامی دچار تردید میشه…!
خلاصه کتاب:
رمان دوم داستان زندگیسیاوش و صنم رو تعریف میکنه… مشکلاتی که پیش میاد و مریضی صنم… ای زندگی تمام شخصیت های داستان تعریف میشه وکتاب به پایان میرسه…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پاراگراف رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.