دانلود رمان ویران شده از جیمین ایو با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
مِلالِکین، فرشتهای از آنور مداس، تمام عمرش رو به عنوان یه جنگجو زندگی کرده. جنگ، مرگ، از دست دادن… این اتفاقات تلخ، همراه همیشگی دختر فرشته بودن تا اینکه با مِرا کالاهان آشنا شد! گرگینهای که درنهایت معلوم شد چیزی فراتر از یه گرگ معمولیه. گرگینهای که زندگی دختر فرشته رو تغییر داد و حالا… ملالکین از نو متولد شده.
خلاصه رمان ویران شده
مرا تقریبا سی ثانیه سکوت کرد چون مشغول زیر و رو کردن خاطرات اون زن بود تا از درست بودن حرفهاش مطمئن بشه. درنهایت آهی کشید و گفت: خیلی خب… این زن حقیقت رو گفته. تو این خاطرات به نظر میرسه که سم در امانه. ناراحت و پژمرده به نظر میرسه اما صدمه ای ندیده و سالمه. پس ظاهرا چیزی که باعث شده سم تو این گروه بمونه، همچنان پابرجاست. زن مو طلایی سرش رو تکون داد تا از شر دست مرا راحت بشه. سایه دوباره خرخر وحشتناکی سر داد.
از وقتی که مرا حامله شده، سایه خیلی شدیدتر از قبل از مرا حفاظت و حمایت میکنه. حالا خودتون تصور کنین سایه ای که قبلاً هم به شدت از مرا محافظت میکرد، حالا حس حمایتگر بودنش چندین برابر شده… سایه خطاب به زن مو طلایی غرید: چیزی هست که میخوای به ما بگی؟! یهو تمام سرکشی ها و گستاخی هایی که تو حرکات این زن موج میزد، از بین رفت. به سمت جلو خم شد و گفت: زندگی سم به شما ربطی نداره! بخاطر فشاری که بهش تحمیل میشد، کلمات رو با لکنت بیان میکرد:
اون داره وظیفه اش رو برای گروه انجام میده، درست مثل بقیه ی ماها! و تا زمانی که سم به پیمانی که بسته متعهد بمونه، ما هممون در امان خواهیم بود. با حرف هایی که زده بود، توجه و تمرکز مرا رو تمام و کمال به سمت خودش جلب کرده بود. مرا با لحن خشنی پرسید: چه پیمانی؟! و یه قدم دیگه به اون زن نزدیک شد. سایه از این وضع خوشش نمیومد از تاریک و ترسناک شدن چهره اش مشخص بود اما خیلی خوب میدونست که این گرگینه ها برای جفت حامله اش، خطر جدی محسوب نمیشن…