خلاصه کتاب:
رویای دوران بچگیم بالاخره داشت به حقیقت میپیوست. اما میدونین چی جالبه؟ اینکه خیلی سریع همون رویا، تبدیل شد به کابوس! اونها بهم دروغ گفتن که فقط چند هفته و چند ماه از خاطراتم رو از دست دادم. میدونم که یه چیزی این وسط درست نیست… یه نفر یه گند بزرگ به زندگیم زده… به خاطراتم! و اهمیتی نداره که چندبار به خودم بگم این موضوع رو کنار بذارم و به زندگیم به عنوان همسر تورین ادامه بدم… فایدهای نداره! من نمیتونم اینطوری زندگی کنم! نمی…تو…نم!
نام کتاب: نو متولد شده (جلد سوم تبدیل شوندگان شیطانی سایه)
خلاصه کتاب:
این داستان از زبان میثاق و ثمره بیان میشود و از دیدگاه آن دو به روایت داستان می پردازد. ثمره یک دختر بسیار خوش اندام است که از کودکی نافبر میثاق شده. میثاق نیز با سعی بسیار و کار کردن در پرورش زیبایی اندام توانسته اندام زیبایی برای خود بسازد و اکنون نیز یک سالن زیبایی اندام دارد . میثاق عاشقانه ثمره را دوست دارد و این در حالی است که ثمره میثاق را به عنوان پسر عمه دوست دارد نه یک عشق.ثمره پدر بسیار غیرتی دارد بطوریکه حتی درس خوندن را بعد از سوم راهنمایی برای ثمره لازم نمیداند، ولی میثاق به خاطر اینکه می داند ثمره درس را دوست دارد واسطه می شود و…
خلاصه کتاب:
اسرا دختر ساده و معصومی که اسیر زندگی پر فراز و نشیب خودش است. با توطئه سنگینی که براش چیدن به حراست دانشگاه خونده میشه و زمانی که باید برگه اخراج خود از دانشگاه را امضا کنه اتفاقی می افته که زندگی شخصیش دچار تغییرات می شود.
خلاصه کتاب:
کیان محتشم مردِ جذابى که با کینه اى که به دل داره براى انتقام واردِ بازى اى میشه و آرا دختر ساده و مظلوم داستان و هم واردِ بازى خطرناکش می کنه، در این بازى رازهاى براش برملا میشه و عاشق میشه و حالا باید دید آرا داستان ما چیکار می کنه...
خلاصه کتاب:
داستان خواننده ی پاپی به نام آران که در پوسته مغرور، سخت، محکم، صلابتی که به اندازه ی یک کوه دارد ولی در هسته نرم، لطیف، مهربان، عاشق پیشه، عشقی که از ۲۳سالگی در درون قلبش جای گرفته ولی کسی از آن خبر دار نیست و ۱۲سال از قدمت آن عشق میگذرد، عشقش رازیست بین او و خدایش و دوستی که همراه روز های دل تنگی اش بوده است، روجایی تنها که بعد از مرگ پدر و مادرش درعمارت بزرگ تیرداد پیروز که سه پسر سه قلو که نام هایشان آراز و آراد و آران هست که یک گروه موسیقی به نام آرا سه دارند زندگی می کند…
خلاصه کتاب:
در جلد اول تا جایی خوندیم که دلربا و معراج به هم رسیدن و دوسال بعد، دلربای ما ۵ ماهه باردار بود و در عشق و آرامش کامل به سر میبردند اما… طوفان دیگری در راه است… ققنوس با رنگ و بوی اربابی بی رحم به خونخواهی آمده و حالا در کمین زوج عاشق داستان ماست…
خلاصه کتاب:
دختری به نام جلوه که تک نوه خاندان سرشناسی است، بوسیله قاچاقچی ها ربوده میشود تا پدر بزرگش تا وادار به همکاری کنند، جلو توسط یک نجیب زاده، ملقب به (بیک) که کسی نام واقعی او را نمیداند نجات می یابد، جلو یک گردنبند گرانبها و میراثی دارد که بیک با دیدن آن…
خلاصه کتاب:
لارتن دوباره ماجراجویی خود را شروع می کند، اینبار از غار بانو ایوانا ولی سرنوشتی شوم او و خدمتکار ایوانا ،مارلا، را که عاشق لارتن است را تهدید می کند…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پاراگراف رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.