خلاصه کتاب:
میخوام داستانی رو براتون بازگو کنم که حکایت اقوام نزدیک و داره میگه! عمو و برادرزاده! برادرزادهای پر از شیطنت که اون قدر تو غم و غصهها حضور داشته که روی شیطنتهاش لایهای گرد و غبار نشسته. اون قراره نجات پیدا کنه اون قراره خوشبخت بشه ولی…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پاراگراف رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.