خلاصه کتاب:
قاصدک، دختر زیبا و دلربایی که به محله جدید میاد… همسایش حسان حسینی مرد مذهبی بی نهایت خشن و متعصبیه که به خاطر پوشش دخترک باهاش سر لجبازی میفته و همه جا دهنش و سرپیس می کنه… اما نمیفهمه که کِی و کجا، دلش برای قاصدک سُر میخوره…
خلاصه کتاب:
در رمان تقدیر تلخ راز خودکشی آرشیدا، خواهر مهرداد که خودش رو از روی پل پایین انداخته بود برملا میشه… تقدیر و سرنوشتی که از واقعیت الهام گرفته شده، با زندگی آرشیدا گره میخوره… علیسان دانشجویی که عاشق هم دانشگاهیش فریماه شده بود ناخواسته برادر فریماه رو به قتل میرسونه و… سارینا بعد سال ها به راز کودکی اش پی میبره و… عشق آتشین آرشیدا برملا میشه… تمام گرهها گره کور میشن، تا این که…
خلاصه کتاب:
دختری به اسم پناه که توی یه جشن با یه پسره اشنا میشه به اسم شاهرخ و شاهرخ فک میکنه پناه عشق قبلیش شهرهس چون قیافه هاشون خیلی شبیه هم هست بخاطر همین…
خلاصه کتاب:
رمان در مورد کیانوش ۳۲ سالست که به اجبار پدرش وقتی ۷ سالش بوده همراه برادر بزرگش به ایتالیا فرستاده میشه حالا بعداز ۲۵ سال برگشته ایران تا مدت کوتاهی رو کنار مادرش باشه تمام عمرش از پدرش فراری بوده غافل از اینکه پدرش بازم باعث آزارش میشه سرنوشتی که براش رقم می خوره اونو از همه برنامه هاش دور می کنه بهار دختر قصه مون ناخواسته پاش به مشکلات کیا باز میشه و علا رقم لجبازی زیادشون سرنوشتشون بهم گره میخوره یه عاشقانه خاص و جذاب…
خلاصه کتاب:
جانان دختری که سالها با خانواده عموش زندگی می کرده بعد از ازدواج ناموفقش دوباره پیش خانواده عموش برمی گرده از طریق کارش بهش ماموریت یک ساله میدن بره شیراز عموش در صورتی رضایت به رفتن شیراز می ده که جانان بره خونه دوست قدیمی اش حاج احمد اون جا عاشق خواهر زاده حاجی میشه و قراره ازدواج می زارن تو این حین برادر زاده حاجی به اسم صبا که با اونا زندگی می کرده از خونه فرار می کنه و میاد تهران… همه چی بهم می ریزه…
خلاصه کتاب:
برسام پسری خوشگذرون و دختر باز که از دوست نامزد پسرخاله اش خوشش میاد ولی اتوسا مثل دخترای دیگه نیست که بهش پا بده و همین باعث میشه که برای به دست اوردنش دست به هر کاری بزنه حتی …
خلاصه کتاب:
هلما آرامی، دختر جوانیست که به عنوان روانشناس همراه کاروان ایران عازم مسابقات المپیک میشود… و طوفان دادمهر، شناگر جذاب و معروفی که پس از دو سال محرومیت به دلیل ضرب و شتم شدید یکی از غریق نجاتها، همراه کاروان ایران به مسابقات المپیک میرود و درست یک روز قبل از مسابقه با هلما روبرو میشود… دختر روانشناسی که اختلال روانی وحشتناکی را در طوفان پیدا میکند… سایکوپت!”
خلاصه کتاب:
شخصیت مرد این رمان گذشته مجهولی داره که با پرونده گذشته دلارام توی هم پیچ می خوره طوری که کم کم این دو پرونده به صورت باور نکردنی از یه جایی بهم مربوط میشه و در اخر طبق معمول دلارام کنجکاو ما موفق به کشف همه چی میشه طوری که هم میتونه پرونده دادگاهی خودشو حل کنه هم پرونده دادگاهی نکیسارو…
خلاصه کتاب:
لیلی اریایی دختر افسارگسیخته و سرکشی که شونزده ساله زمونه بدترین بازی ها رو براش رقم زده تبدیل به یاغی غیر قابل کنترل شده… درست شبی که با دوست صمیمیش تو یکی از مهمونی های شبانه ست اتفاقی میفته که زندگی لیلی رو برای همیشه عوض می کنه… چشم کهربایی قصه، با عطر مریمش، ایمان و صبر یک مرد رو به چالشی از جنس عشق دعوت می کنه…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پاراگراف رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.