دانلود رمان سرپناه از دریا دلنواز با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
مهشید دختری که توسط دوست پسرش دایان و به دستور همایون برادرش معتاد میشه آوید پسری که به خاطر اعتیادش باعث مرگ مادرش میشه و حالا سرنوشت این دو نفرو سر راه هم قرار میده. آوید به طور اتفاقی تو شبی که ویلاشو دراختیار دوستش قرار داده با مهشید دختری که نیمه های شب توی اتاق خواب پیداش می کنه درگیر میشه آوید به خاطر عذاب وجدانی که از گذشته داره به مهشید کمک میکنه و باعث ترک اعتیادش میشه…
خلاصه رمان سرپناه
با صدای بلندی که از پنجره ی نیمه باز اتاق می شنوم، چشم باز می کنم. همه جا تاریک است و من از این تاریکی بیزار. خودم را روی تخت بالا می کشم و چشمانم را ریز می کنم. سرم درد می کند و چشمانم تار می بیند. دست می کشم پشت گردنم و خیسی کف دستم را می کشم به روی لحافی که سیاه است. از گرمایی که سر تا پایم را گرفته، کفری می شوم.
وقتی لحاف ر ا کنار می زنم، چشمم به زخم روی شکمم می افتد. از آن متنفرم… زخمی به اندازه ی کف دستم که سمت راست شکمم جا خوش کرده است. از آن گوشت برآمده و چین افتاده بدم می آید! چشم می چرخانم تا رکابی ام را پیدا کنم، نیست. کف پایم را می رسانم به سرامیک های خنک اتاق. تازه متوجه بهم ریختگی اطرافم می شوم. بوی شدید عطر، کل اتاق را برداشته…